پرش به محتوا

فهرست رویدادها در تقویم قمری


سال ۳۵ تا ۴۰ قمری: مردم غور به دین اسلام در می‌آیند احتمالاً در این سال‌ها دین اسلام و مذهب تشیع وارد هزاره‌جات (هزارستان) می‌شود. توضیحات: گفته می‌شود در این سال‌ها خواهرزاده علی بن ابی‌طالب به نام جعدة بن هبیرة المخزومی به‌عنوان والی خراسان و ماوراءالنهر منصوب می‌شود. وی که رفتار خوبی با مردم داشت، توانست تا امرای غور را بدون جنگ به دین اسلام در بیاورد و به پیشنهاد جهدة، علی بن ابی‌طالب فرمانروایی سرزمین غور (احتمالاً هزاره‌جات - هزارستان کنونی) را به خاندان شنسب که امرای قبلی این سرزمین بودند صادر می‌کند.

منبع: __.(۱۳۶۶). تاریخ تشیع در افغانستان، پیام مستضعفین، شماره ۶۹-۷۰. صفحه ۱۴۲ ، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.| هدیه اسماعیل فصل دوم نوشته علی‌اکبر تشیید | طبقات ناصری جلد ۱، ص ۲۹ و ۳۲۴ تألیف جوزجانی

سال ۱۲۵ قمری: شهادت یحیی بن زید، نوه امام سجاد در ولایت سرپل فعلی. یحیی بن زید پس از شهادت پدرش از کوفه به خراسان گریخت و تلاش کرد که مردم را به قیام علیه بنی‌امیه آماده کند. وی که هنوز آمادگی کامل را پیدا نکرده بود توسط نصر بن سیار والی بنی‌امیه در خراسان به همراه ۷۰۰ تن از همراهان و شیعیانش در قریه‌ای به نام «ارغوی» از روستاهای ولایت سرپل کنونی به شهادت رسید. والی خراسان سر وی را به ولید بن یزید به دمشق فرستاد و بدن یحیی بن زید را در بالای دار آویزان نگه داشت. پیکر وی تا زمان خروج ابومسلم بالای دار بود و ابومسلم آن را پائین آورد و به خاک سپرد.

منبع: __.(۱۳۶۶). تاریخ تشیع در افغانستان، پیام مستضعفین، شماره ۶۹-۷۰. صفحه ۱۳۷ ، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.

سال‌های پس از ۷۸۸ قمری: پس از سقوط حکومت سربداران در سبزوار و اطراف آن، زندگی برای سادات این منطقه مشکل شده و عده‌ای از آنان در عهد شاهرخ از سبزوار کوچیده و در میان مردم هزاره پناهنده می‌شوند. این پناهندگی تا زمان «ظهیرالدین بابر» همچنان ادامه داشت.

محل مهاجرت خانواده‌های سادات در هزاره‌جات (هزارستان):

  • میر سید علی یخ‌سوز به همراه منسوبین: بامیان
  • شاه قباد به همراه منسوبین: دره سنگلاخ
  • برادر شاه قباد، سید بابا و منسوبین: شرق هزاره‌جات (هزارستان) در حدود «میدان»، «جلریز» و «تکانه».
  • سید یحیی شاه قلندر و برادرش: میدان

منبع: __.(۱۳۶۶). تاریخ تشیع در افغانستان، پیام مستضعفین، شماره ۶۹-۷۰. صفحه ۱۴۳-۱۴۴-۱۴۵ ، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.

حدود ۱۰۱۶ قمری: معتمد خان بخشی در حدود ۱۰۱۶ قمری به دستور جهانگیر امپراتور بابری هند از «خواجه تابوت» بامیان دیدن کرده و می‌گوید در بامیان جمعی از سادات را دیده که از سبزوار آمده‌اند و در بامیان در میان هزاره‌ها وطن اختیار کرده‌اند.

منبع: __.(۱۳۶۶). تاریخ تشیع در افغانستان، پیام مستضعفین، شماره ۶۹-۷۰. صفحه ۱۴۴-۱۴۵ ، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.| اقبال‌نامه جهانگیری چاپ کلکته ص ۲۵-۲۷ تألیف معتمد خان بدخشی.

۱۶ رمضان ۱۲۷۹ قمری: زادروز ملا فیض محمد کاتب هزاره.

منبع: __.(۱۳۶۶). تحقیقی پیرامون زندگی ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیام مستضعفین، شماره ۶۷-۶۸. صفحه ۱۱۲، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.| ویکی‌پدیای فارسی، ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیوند ۱پرونده منبع | حسین‌زاده، بصیر احمد (۱۵ دی ۱۳۸۹)، بی‌بی‌سی فارسی، “هشتادمین سالگرد درگذشت کاتب؛ بیهقی روزگار”، پیوند ۱پیوند ۲پرونده منبع | --- (۱۶ دی ۱۳۹۳)، خبرگزاری فارس، “یادی از «فیض محمد کاتب»؛ تاریخ‌نگار شهیر افغانستان”، پیوند ۱پیوند ۲پرونده منبع

سال ۱۲۹۷ قمری: در حمله مردم پشتون به مردم هزاره، جنگی در قره‌باغ غزنی رخ می‌دهد. فیض‌محمد کاتب هزاره در این زمان حدوداً ۱۸ سال داشته است. شاهد است که چگونه عده‌ای به تحریک انگلیس (ادعای منبع) به جان مردم بی‌گناه افتاده و دست به قتل و کشتار هزاره‌ها زدند. حتی در این حملات به زنان و کودکان ازکارافتاده نیز رحم نکردند و آنها را نیز می‌کشتند و اموالشان را به غارت می‌بردند. در این فاجعه بزرگ چندین خانوار از مردم «محمد خواجه»، زمین و روستای خود را رها کرده و به‌سوی ناهور (ناهور) فرار کردند. پدر ملا فیض محمد نیز با خانواده خود در این میان بود. مهاجمان سرزمین و خانه‌های این مردم را غصب کرده و در آن ساکن شدند. افرادی که خانه‌ها و روستایشان را ازدست‌داده بودند برای همیشه در ناهور ماندگار شدند.

منبع: __.(۱۳۶۶). تحقیقی پیرامون زندگی ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیام مستضعفین، شماره ۶۷-۶۸. صفحه ۱۱۳، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.| آخر جلد دوم کتاب «تحفة الحبیب».

سال‌های بین ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۲ قمری: جمعیت بهسود از ۲۰ هزار خانوار در این سه سال به ۶۴۰۰ خانوار تقلیل یافت. یعنی: ۱۳۶۰۰ خانوار توسط عبدالرحمن خان به شهادت رسیدند. توضیحات: در نسل‌کشی هزاره‌ها توسط عبدالرحمن خان هزاره‌های اجرستان، دایه و پولاد و قسمت اعظم ارزگان و زمین داور به‌کلی از میان رفتند و حدود دو سوم جمعیت هزاره‌ها قتل‌عام شدند.

منبع: __.(۱۳۶۶). تاریخ تشیع در افغانستان، پیام مستضعفین، شماره ۶۹-۷۰. صفحه ۱۴۴-۱۴۵ ، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.| اقبال‌نامه جهانگیری چاپ کلکته ص ۲۵-۲۷ تألیف معتمد خان بدخشی.

سال ۱۳۱۱ قمری: پدر فیض‌محمد کاتب هزاره که احتمالاً «سعید محمد» نام داشته؛ به همراه چند هزاره دیگر دستگیر و به غزنی برده و زندانی می‌شوند. توضیحات: در منبع گفته‌شده که این افراد در بحث سیاسی میان خود گفته بودند که: انگلیس مأمورین خود را در جلال‌آباد فرستاده تا مرزی دولتین میان افغانستان و هند بریتانیایی را تعیین و تقسیم کنند. (احتمالاً از سیاست جهان خواری و توسعه‌طلبی انگلیس انتقاد داشته‌اند). پدر فیض‌محمد کاتب هزاره که عنوان ریاست و وکالت مردم «محمد خواجه» ناهور را برعهده داشته، پس از دستگیری با دادن «رشوه» به مأمورین دولتی می‌تواند آزاد شود. ولی بقیه افراد دستگیرشده چون توان پرداخت رشوه نداشته بودند به کابل فرستاده و اعدام شدند.

منبع: __.(۱۳۶۶). تحقیقی پیرامون زندگی ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیام مستضعفین، شماره ۶۷-۶۸. صفحه ۱۱۳، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.

شوال ۱۳۲۲ قمری: پایان نگارش جلد دوم کتاب تحفة الحبیب. این کتاب اولین اثر فیض‌محمد کاتب هزاره است.

منبع: __.(۱۳۶۶). تحقیقی پیرامون زندگی ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیام مستضعفین، شماره ۶۷-۶۸. صفحه ۱۱۴، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.| واعظی، احسان (۹ سپتامبر ۲۰۰۹)، مشعل، “جایگاه والا و ارزشمند فیض محمد کاتب هزاره در بازتاب رویدادهای سیاسی و تاریخ‌نگاری کشور”، پیوند ۱پیوند ۲پرونده منبع | ویکی‌پدیای فارسی، ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیوند ۱پرونده منبع

سال ۱۳۲۵ قمری: پایان تألیف جلد نخست کتاب سراج التواریخ.

منبع: __.(۱۳۶۶). تحقیقی پیرامون زندگی ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیام مستضعفین، شماره ۶۷-۶۸. صفحه ۱۱۴، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.

سال ۱۳۳۱ قمری: پایان تألیف جلد دوم کتاب سراج التواریخ.

منبع: __.(۱۳۶۶). تحقیقی پیرامون زندگی ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیام مستضعفین، شماره ۶۷-۶۸. صفحه ۱۱۴، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.

سال ۱۳۳۳ قمری: آغاز نگارش جلد سوم کتاب سراج التواریخ.

منبع: __.(۱۳۶۶). تحقیقی پیرامون زندگی ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیام مستضعفین، شماره ۶۷-۶۸. صفحه ۱۱۵-۱۱۶-۱۱۷-۱۱۸، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.

سال ۱۳۳۳ قمری: پایان نگارش جلد سوم کتاب سراج التواریخ.

منبع: __.(۱۳۶۶). تحقیقی پیرامون زندگی ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیام مستضعفین، شماره ۶۷-۶۸. صفحه ۱۱۵، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.

سال ۱۳۳۷ قمری: فیض‌محمد کاتب هزاره از دارالتألیف بیرون شده و مدتی به تدریس در مکاتب (مدرسه‌ها) روی می‌آورد. وی در کنار تدریس به نگارش «تاریخ عصر امانیه» و «فقرات شرعیه» پرداخته است.

منبع: __.(۱۳۶۶). تحقیقی پیرامون زندگی ملا فیض محمد کاتب هزاره، پیام مستضعفین، شماره ۶۷-۶۸. صفحه ۱۱۹، قم (ایران): نشریه سازمان نصر افغانستان در خارج از کشور، جوزا (خرداد) - سرطان (تیر) ۱۳۶۶ خ.| مجله کتاب شماره ۱۷.